فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Storefront

ˈstɔːrfrʌnt ˈstɔːfrʌnt

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective

جلو دکان، جبهه‌ی مغازه، جلو فروشگاه، ویترین مغازه

noun adjective

(در ساختمانها) اتاق نبش خیابان (که به خیابان پنجره دارد و در طبقه‌ی همکف است)، مغازهی جلو ساختمان، دکان نبش خیابان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun adjective

وابسته به نبش خیابان یا جلو مغازه

a storefront office

اداره‌ای که در جلو ساختمان قرار دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد storefront

  1. noun the front side of a store facing the street; usually contains display windows
    Synonyms:
    shopfront

ارجاع به لغت storefront

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «storefront» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/storefront

لغات نزدیک storefront

پیشنهاد بهبود معانی