امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Superstation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی ابر ایستگاه (نوعی ایستگاه رادیویی یا تلویزیونی که سیگنال آن از طریق ماهواره در سراسر کشور پخش می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The new superstation broadcasts its programming nationwide.
- ابر ایستگاه جدید برنامه‌های خود را در سراسر کشور پخش می‌کند.
- With the rise of streaming services, the future of superstations is uncertain.
- با افزایش پخش زنده، آینده‌ی ابر ایستگاه‌ها نامشخص است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت superstation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superstation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/superstation

لغات نزدیک superstation

پیشنهاد بهبود معانی