صفت تفضیلی:
more superstitiousصفت عالی:
most superstitiousخرافاتی، موهوم، وابسته به خرافات، کژباورانه، خرافی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a superstitious old woman
یک پیر زن خرافاتی
my roommate was a disagreeable, superstitious young man who didn't get along with anyone.
هماتاقی من جوانی بدعنق و خرافاتی بود که با هیچکس نمیساخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «superstitious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superstitious