فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Swastika

ˈswɑːstɪkə ˈswɒstɪkə

توضیحات:

همچنین می‌توان از fylfot به‌ جای swastika استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

صلیب شکسته‌ی آلمان نازی، صلیب شکسته، سواستیکا، گردونه‌ی خورشید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The swastika is a symbol that has been used in various cultures.

صلیب شکسته نمادی است که در فرهنگ‌های بسیاری استفاده شده است.

The swastika is often associated with the Nazi regime.

صلیب شکسته معمولاً به رژیم نازی مربوط است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swastika

  1. noun The official emblem of the Nazi Party and the Third Reich; a cross with the arms bent at right angles in a clockwise direction
    Synonyms:
    cross insignia fylfot gammadion hakenkreuz triskelion

ارجاع به لغت swastika

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swastika» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swastika

لغات نزدیک swastika

پیشنهاد بهبود معانی