آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Swoosh

swuːʃ swuːʃ

معنی swoosh | جمله با swoosh

noun adverb

صدای چلپ‌چلوپ، صدای خش‌خش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The water swooshed out of the faucet.

آب شرشر از شیر بیرون ریخت.

The rocket swooshed him into space.

موشک فش‌فش‌کنان او را به فضا برد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد swoosh

  1. verb move with or cause to move with a whistling or hissing sound
    Synonyms:
    swish lap swosh
  1. noun the noise produced by the sudden rush of a fluid (a gas or liquid)
    Synonyms:

ارجاع به لغت swoosh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swoosh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swoosh

لغات نزدیک swoosh

پیشنهاد بهبود معانی