صدای چلپچلوپ، صدای خشخش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The water swooshed out of the faucet.
آب شرشر از شیر بیرون ریخت.
The rocket swooshed him into space.
موشک فشفشکنان او را به فضا برد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «swoosh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swoosh