همچنین میتوان از woosh به جای whoosh استفاده کرد.
صدای صفیر، صدای تماس جسم سریع با هوا، صدای صفیر ایجاد کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Crude oil spouted out of the well with a whoosh.
نفت خام فشفش (کنان) از چاه فوران کرد.
Rockets whooshed by.
فشفشهها (موشکها) فشفشکنان رد شدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «whoosh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whoosh