آخرین به‌روزرسانی:

Tableau

ˈtæbloʊ / / tæˈbloʊ ˈtæbləʊ

شکل جمع:

tableaux

معنی

noun

پرده نقاشی، تابلو، دورنمای نقاشی، جدول، جعبه تقسیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tableau

  1. noun scene, often painted
    Synonyms:
    picture view representation illustration spectacle

سوال‌های رایج tableau

شکل جمع tableau چی میشه؟

شکل جمع tableau در زبان انگلیسی tableaux است.

ارجاع به لغت tableau

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tableau» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tableau

لغات نزدیک tableau

پیشنهاد بهبود معانی