قبول کردن پیشنهاد کسی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I decided to take him up on his offer to drive me to the airport.
تصمیم گرفتم پیشنهاد او را برای رساندن من به فرودگاه قبول کنم.
She took me up on my offer of a free ticket to the concert.
او پیشنهاد من برای بلیط رایگان کنسرت را قبول کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «take someone up on an offer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/take-someone-up-on-an-offer