فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Thermoplastic

ˌθɜrːmoʊˈplæstɪk ˌθɜːməʊˈplæstɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

قابل ارتجاع یا نرمش پذیر دراثر حرارت، گرما دیسگر، گرمادش، ترمو پلاستیکی

thermoplastic synthetic resins.

رزین‌های مصنوعی ترموپلاستیکی.

noun countable uncountable

(ماده ای که در اثر گرما نرم و شکل پذیر می شود) ترمو پلاستیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

This plastic may be a thermosetting vinylester or a thermoplastic.

این پلاستیک ممکن است یک وینیل استر یا یک ترموپلاستیک باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thermoplastic

  1. noun a material that softens when heated and hardens again when cooled
    Synonyms:
    thermoplastic-resin
  1. adjective having the property of softening or fusing when heated and of hardening and becoming rigid again when cooled
    Antonyms:
    thermosetting

ارجاع به لغت thermoplastic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thermoplastic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thermoplastic

لغات نزدیک thermoplastic

پیشنهاد بهبود معانی