همچنین میتوان از each to his/their own نیز استفاده کرد.
هرکسی نظر خود را دارد، نظر هرکس بنابه شخصیت و سلیقهاش متفاوت است، هرکسی عقیدهای دارد، سلیقهی هرکس متفاوت است
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Yaser loves classical music, but Soheil prefers rock; to each his own.
یاسر موسیقی کلاسیک را دوست دارد، اما سهیل موسیقی راک را ترجیح میدهد؛ هرکسی سلیقهای دارد.
They like to travel in large groups, but I prefer solo trips; to each their own.
آنها دوست دارند که با گروههای بزرگ سفر کنند، اما من سفرهای انفرادی را ترجیح میدهم؛ نظر هرکس بنابه شخصیت و سلیقهاش متفاوت است.
Some people love spicy food, while others can’t handle it; it's each to their own.
برخی از مردم غذاهای تند را دوست دارند، در حالیکه برخی دیگر نمی توانند آنها را تحمل کنند؛ هرکس ذائقهی متفاوتی دارد.
Some people like to read fiction, while others are drawn to non-fiction; each to his own.
برخی از مردم دوست دارند کتابهای داستانی بخوانند، در حالی که برخی دیگر به سمت کتابهای غیرداستانی جذب میشوند؛ سلیقهی هرکس متفاوت است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «to each his own» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/to-each-his-own