دَمِ دست، نزدیک، در دسترس
When cooking, it's important to have all the necessary ingredients to hand to ensure a smooth process.
هنگام آشپزی، لازم است که تمام مواد لازم را دم دست داشته باشید.
Keep your phone charger to hand, as you may need to charge your device during the trip.
شارژر تلفن خود را در دسترس داشته باشید، زیرا ممکن است در طول سفر نیاز به شارژ دستگاهتان داشته باشید.
در اختیار، در تملک، تحت مالکیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She always keeps a spare key to hand.
او همیشه یک کلید یدکی در اختیار دارد.
It's important to have emergency supplies to hand in case of a natural disaster.
در صورت وقوع بلایای طبیعی، در اختیار داشتن وسایل ضروری مهم است.
در نزدیکی
از مالکیت یکنفر به مالکیت کسی دیگر، دستبهدست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «to hand» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/to-hand