آخرین به‌روزرسانی:

Torsion

ˈtɔːrʃn ˈtɔːʃn

معنی و نمونه‌جمله

noun

پیچش، پیچ‌خوردگی، انقباض، پیچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

torsion spring

فنر پیچشی، فنر لول

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد torsion

  1. noun a twisting force
    Synonyms:
    torque contortion tortuosity crookedness tortuousness

ارجاع به لغت torsion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «torsion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/torsion

لغات نزدیک torsion

پیشنهاد بهبود معانی