فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

True-life

ˈtruːˈlaɪf truːlaɪf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    واقعی، حقیقی، راستینه
    • - The true-life story of a man overcoming adversity inspired many people around the world.
    • - داستان واقعی مردی که بر ناملایمات غلبه می‌کند، الهام‌بخش بسیاری از مردم در سراسر جهان است.
    • - The true-life events depicted in the movie left the audience in awe.
    • - وقایع راستینه‌ای که در فیلم به تصویر کشیده شده است، تماشاگران را شگفت‌زده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد true-life

  1. adjective Accurately representing what is depicted or described
    Synonyms: lifelike, natural, naturalistic, realistic, true, truthful

ارجاع به لغت true-life

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «true-life» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/true-life

لغات نزدیک true-life

پیشنهاد بهبود معانی