با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ulcer

ˈʌlsər ˈʌlsə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ulcers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    پزشکی زخم، قرحه، زخم معده، قرحه‌دار کردن یا شدن، ریش کردن، ریش
    • - stomach ulcer
    • - زخم معده
    • - corruption is the ulcer of their society
    • - فساد جامعه‌ی آن‌ها را تباه می‌کند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ulcer

  1. noun A circumscribed inflammatory and often suppurating lesion on the skin or an internal mucous surface resulting in necrosis of tissue
    Synonyms: abscess, canker, boil, ulceration, lesion, sore, peptic-ulcer, focal infection, fester, fistula, gathering, open sore, imposthume, running sore, pustule

ارجاع به لغت ulcer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ulcer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ulcer

لغات نزدیک ulcer

پیشنهاد بهبود معانی