گذشتهی ساده:
unbosomedشکل سوم:
unbosomedسوم شخص مفرد:
unbosomsوجه وصفی حال:
unbosomingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اسرار درونی خود را گفتن، درد دل کردن، فاش کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unbosom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unbosom