امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unpacked

American: ənˈpækt British: ˌʌnˈpækt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    unpacks
  • وجه وصفی حال:

    unpacking

معنی

B1
غیربسته‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unpacked

  1. adjective No longer packed
    Synonyms:
    out of its wrappings assembled stripped set up
  1. verb Remove from its packing
    Synonyms:
    unwrapped
    Antonyms:
    packed
  1. adjective Not yet packed
    Synonyms:
    ready for packing not wrapped not crated bulk in storage
    Antonyms:
    packed wrapped boxed

ارجاع به لغت unpacked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpacked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unpacked

لغات نزدیک unpacked

پیشنهاد بهبود معانی