با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Unpacked

American: ənˈpækt British: ˌʌnˈpækt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    unpacks
  • وجه وصفی حال:

    unpacking

معنی

B1
غیربسته‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unpacked

  1. adjective No longer packed
    Synonyms: out of its wrappings, assembled, stripped, set up
  2. verb Remove from its packing
    Synonyms: unwrapped
    Antonyms: packed
  3. adjective Not yet packed
    Synonyms: ready for packing, not wrapped, not crated, bulk, in storage
    Antonyms: packed, wrapped, boxed

ارجاع به لغت unpacked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpacked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unpacked

لغات نزدیک unpacked

پیشنهاد بهبود معانی