کاملاً در توافق بودن. همعقیده بودن. همنظر بودن. تفاهم داشتن.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His father and he see eye to eye on most things.
او و پدرش در اکثر موارد با هم تفاهم دارند.
He is looking for a new job as he does not see eye to eye with his manager.
او دنبال شغلی جدید است چون با مدیرش هم عقیده نیست.
They said they were ending the contract because they didn't see eye to eye with their clients.
آنها گفتند که قرارداد را فسخ میکنند چون با مشتریهایشان هم نظر نیستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «we see eye to eye» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/we-see-eye-to-eye