شکل نوشتاری دیگر این لغت: well spoken
خوشبیان، خوشصحبت، زیباکلام (شخص)
The speaker at the conference was well-spoken.
سخنران این کنفرانس خوشبیان صحبت کرد.
The well spoken professor captivated the audience with his eloquent speech.
استاد خوشصحبت با سخنان شیوای خود حاضران را مجذوب خود کرد.
بجا، خوشایند، خوب (حرف)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The professor was highly respected for his well-spoken lectures that were both informative and engaging.
این استاد به دلیل سخنرانیهای خوشایندش که هم آموزنده و هم جذاب بود، بسیار مورد احترام بود.
She always presents her ideas in a well-spoken manner.
او همیشه ایدههای خود را به شیوهای خوب ارائه میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «well-spoken» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-spoken