فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Well-spoken

ˈwelspoʊkən ˈwelspəʊkən
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: well spoken


معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    خوش‌بیان، خوش‌صحبت، زیباکلام (شخص)
    • - The speaker at the conference was well-spoken.
    • - سخنران این کنفرانس خوش‌بیان صحبت کرد.
    • - The well spoken professor captivated the audience with his eloquent speech.
    • - استاد خوش‌صحبت با سخنان شیوای خود حاضران را مجذوب خود کرد.
  • adjective
    بجا، خوشایند، خوب (حرف)
    • - The professor was highly respected for his well-spoken lectures that were both informative and engaging.
    • - این استاد به دلیل سخنرانی‌های خوشایندش که هم آموزنده و هم جذاب بود، بسیار مورد احترام بود.
    • - She always presents her ideas in a well-spoken manner.
    • - او همیشه ایده‌های خود را به شیوه‌ای خوب ارائه می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت well-spoken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-spoken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-spoken

لغات نزدیک well-spoken

پیشنهاد بهبود معانی