(به سوی یا به طرف یا در جهت غرب) رفتن، حرکت کردن، چرخیدن، وزیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The wind westered through the trees, rustling the leaves.
باد در جهت غرب میان درختان وزید و برگها را به صدا درآورد.
The migrating birds westered towards warmer climates for the winter.
پرندگان مهاجر برای زمستان به سمت اقلیمهای گرمتر در جهت غرب حرکت کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wester» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wester