آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۱ مرداد ۱۴۰۴

    Wormy

    ˈwɜːrmi ˈwɜːmi

    معنی wormy

    adjective

    جانورشناسی کرم‌دار، کرم‌مانند، کرم‌خورده

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wormy

    1. adjective infested with or damaged (as if eaten) by worms
      Synonyms:
      worm-eaten vermiculate
    1. adjective totally submissive
      Synonyms:
      cringing groveling grovelling wormlike

    سوال‌های رایج wormy

    معنی wormy به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «wormy» در زبان فارسی به «کرم‌زده» یا «آلوده به کرم» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «wormy» معمولاً برای توصیف اشیاء یا موجوداتی به‌کار می‌رود که درون آن‌ها کرم وجود دارد یا آثار حمله‌ی کرم بر آن‌ها دیده می‌شود. این واژه بیشتر در توصیف میوه‌ها، چوب، غذا، یا حتی بدن حیوانات به کار می‌رود. وقتی گفته می‌شود یک سیب «wormy» است، به این معناست که درون آن مسیرها یا حفره‌هایی ایجاد شده که کرم‌ها از آن عبور کرده‌اند و بافت میوه را تخریب کرده‌اند. این ویژگی باعث کاهش کیفیت و ارزش خوراکی یا مصرفی آن می‌شود.

    از نظر زبان‌شناسی، «wormy» ترکیبی از «worm» به معنای کرم و پسوند «-y» است که صفت‌ساز بوده و ویژگی یا حالت یک اسم را بیان می‌کند. این ساختار در زبان انگلیسی بسیار رایج است و نمونه‌های دیگری چون «dusty» (پر از گرد و خاک) یا «snowy» (پوشیده از برف) نیز از همین الگو پیروی می‌کنند. این نکته باعث می‌شود یادگیری چنین کلماتی برای زبان‌آموزان با آشنایی با قاعده‌ی پسوندها آسان‌تر شود.

    در حوزه‌ی کشاورزی، اصطلاح «wormy» می‌تواند نشانه‌ای از آلودگی محصول به آفات باشد. کشاورزان و باغداران با مشاهده‌ی این نشانه، معمولاً اقدامات پیشگیرانه یا درمانی را برای جلوگیری از گسترش آلودگی انجام می‌دهند. وجود کرم در محصولات نه تنها ظاهر آن را نامطلوب می‌کند، بلکه ممکن است بر طعم، بافت و حتی ارزش اقتصادی آن اثر منفی بگذارد. به همین دلیل، کنترل آفات و حفظ سلامت محصول از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

    این واژه در صنایع چوب نیز استفاده می‌شود. چوب «wormy» به قطعاتی گفته می‌شود که درون آن‌ها مسیرها یا سوراخ‌هایی ایجاد شده که حاصل فعالیت حشرات یا کرم‌های چوب‌خوار است. چنین چوبی ممکن است استحکام خود را از دست بدهد و برای کاربردهای سازه‌ای مناسب نباشد. با این حال، در برخی موارد، طرح‌ها و بافت‌های ایجادشده توسط این حفره‌ها به عنوان ویژگی‌های زیبایی‌شناختی در دکوراسیون یا طراحی داخلی استفاده می‌شوند.

    علاوه بر معنای فیزیکی، «wormy» گاهی به صورت استعاری به کار می‌رود تا به حالتی ناخوشایند، فاسد یا ناخالص اشاره کند. در این حالت، واژه می‌تواند برای توصیف ایده‌ها، روابط یا شرایطی که از درون دچار مشکل یا فساد شده‌اند، استفاده شود. این کاربرد استعاری باعث می‌شود که واژه «wormy» نه‌تنها در متون علمی و کشاورزی، بلکه در آثار ادبی و محاوره‌ای نیز حضور داشته باشد.

    ارجاع به لغت wormy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wormy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wormy

    لغات نزدیک wormy

    • - wormseed
    • - wormwood
    • - wormy
    • - worn
    • - worn to a frazzle
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.