آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

آدم‌برفی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aadambarfi /

snowman

snowman

مجسمه‌ی برفی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

دماغ هویجی آدم برفی افتاد.

The snowman's carrot nose fell off.

دست‌های آدم برفی از چوب ساخته شده بود و برای بدنش زیادی کوتاه بود.

The snowman's arms were made of sticks that were too short for his body.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آدم‌برفی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آدم‌برفی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آدم‌برفی

لغات نزدیک آدم‌برفی

پیشنهاد بهبود معانی