آخرین به‌روزرسانی:

آشنایی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aash[e]naay(')i /

acquaintance, familiarity, fellowship, friendship, familiarization, acquaintanceship, encounter, intimacy

آشنا بودن، دوستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آشنایی کامل با آثار فردوسی

a thorough acquaintance with the works of Ferdowsi

آشنایی او با وزیر کاملاً تصادفی بود.

His familiarity of the minister was quite adventitious.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او با این موضوع فقط آشنایی سطحی دارد.

He has only a passing acquaintance with the subject.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آشنایی

  1. مترادف:
    دوستی موانست مودت
    متضاد:
    بیگانگی غربت
  1. مترادف:
    خویشاوندی قرابت
  1. مترادف:
    آگاهی شناخت شناسایی معارفه

ارجاع به لغت آشنایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آشنایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آشنایی

لغات نزدیک آشنایی

پیشنهاد بهبود معانی