antique, antiquated, ancient, archaic, old
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ظروف آنتیک خود را در قفسه چیده بود.
She had arrayed her antique dishes in a buffet.
در مقابل وجه کمی دربارهی ارزش اشیای آنتیک نظر میدهد.
For a small fee she expertizes on the value of antiques.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آنتیک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آنتیک