۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

ابلق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ablagh
parti - cofoured, piebald

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
اسب
skewbald
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ابلق

  1. مترادف:
    دورنگ دومایه سفیدوسیاه
  1. مترادف:
    روزگار زمانه
  1. مترادف:
    خلنگ

ارجاع به لغت ابلق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ابلق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ابلق

لغات نزدیک ابلق

پیشنهاد بهبود معانی