اشتیاق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شوق

فونتیک فارسی

eshtiyaagh
اسم
eagerness, enthusiasm, gusto, zeal, gameness, keenness, yen, avidness, avidity, zest, vim, heartiness, ardor, verve, fervency, fervor, fondness, animation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- کهولت از اشتیاق او به سیاست نکاسته است.

- Old age has not cooled his ardor for politics.

- او اشتیاق زیادی از خود نشان داد.

- She exuded much enthusiasm.

- اشتیاق او به‌تدریج کم شد.

- Her enthusiasm trickled away.

- اشتیاق او همه را علاقه‌مند کرد.

- Her enthusiasm made everyone else interested.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اشتیاق

ارجاع به لغت اشتیاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اشتیاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اشتیاق

پیشنهاد بهبود معانی