۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

اشتیاق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شوق

فونتیک فارسی

eshtiyaagh
اسم
eagerness, enthusiasm, gusto, zeal, gameness, keenness, yen, avidness, avidity, zest, vim, heartiness, ardor, verve, fervency, fervor, fondness, animation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- کهولت از اشتیاق او به سیاست نکاسته است.

- Old age has not cooled his ardor for politics.

- او اشتیاق زیادی از خود نشان داد.

- She exuded much enthusiasm.

- اشتیاق او به‌تدریج کم شد.

- Her enthusiasm trickled away.

- اشتیاق او همه را علاقه‌مند کرد.

- Her enthusiasm made everyone else interested.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اشتیاق

  1. مترادف:
    آرزومندی تعشق رغبت شوق عطش علاقه میل وجد هوس

ارجاع به لغت اشتیاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اشتیاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اشتیاق

لغات نزدیک اشتیاق

پیشنهاد بهبود معانی