whim, crotchet, caprice, frivolity, whimsicality, capriciousness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حمایت مردم از او از روی هوس بود.
The people's support for him was very capricious.
روزنامهها تابع هوا و هوس صاحبان خود شدند.
Newspapers became subject to the caprices of their owners.
کلمهی «هوس» در زبان انگلیسی معمولاً به desire, craving, یا در برخی موارد lust ترجمه میشود، بسته به زمینهای که در آن به کار میرود.
«هوس» حالتی ذهنی و احساسی است که فرد را به سمت خواستن شدید چیزی سوق میدهد؛ چیزی که معمولاً آنی، هیجانی و گاه بدون منطق است. هوس میتواند نسبت به غذا، یک تجربه، یک فرد، یا حتی موقعیتی خاص شکل بگیرد. برخلاف نیاز که اغلب اساسی و ماندگار است، هوس گذرا، لحظهای و اغلب برآمده از احساسات یا محرکهای بیرونی است.
از نظر روانشناختی، هوس میتواند نشانهای از عدم تعادل درونی باشد، یا پاسخی به احساس کمبود، فشار یا خستگی. برای مثال، فردی که احساس تنهایی میکند، ممکن است بیشتر مستعد هوسهای آنی باشد، چون مغز او به دنبال راهی سریع برای دریافت لذت یا رهایی از ناراحتی است.
در ادبیات و فرهنگ، «هوس» بار معنایی قویتری دارد. گاهی بهعنوان انگیزهای پرقدرت برای عمل یا تصمیم، و گاه بهعنوان نیرویی فریبنده و ناپایدار که میتواند فرد را از مسیر عقل و منطق دور کند. به همین دلیل، در آثار کلاسیک یا مذهبی، هوس معمولاً در برابر عقل یا تقوا قرار میگیرد. با این حال، در نگاه امروزی، هوس لزوماً منفی تلقی نمیشود، بلکه بهعنوان بخشی از تجربهی انسانی و نشانگر میل طبیعی انسان به لذت، تنوع و تازگی دیده میشود.
«هوس» نیرویی است درونی که اگرچه میتواند باعث لذتهای زودگذر شود، اما اگر کنترلنشده باقی بماند، ممکن است پیامدهای پشیمانکنندهای به همراه داشته باشد. شناخت تفاوت بین هوس و نیاز، و توانایی مدیریت آن، بخشی از بلوغ روانی هر انسان است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «هوس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هوس