فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

بهیار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کمک پرستار

فونتیک فارسی

behyaar
اسم

auxiliary nurse, nurse's aid

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

بیمارستان تعداد زیادی بهیار استخدام کرد تا از حجم کار فزاینده بکاهد.

The hospital hired several auxiliary nurses to help with the increased workload.

کارکنان بیمارستان سختکوشی و فداکاری بهیار را تحسین کردند.

The hospital staff appreciated the hard work and dedication of the auxiliary nurse.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بهیار

  1. مترادف:
    پرستار
    متضاد:
    بیمار مریض

ارجاع به لغت بهیار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بهیار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهیار

لغات نزدیک بهیار

پیشنهاد بهبود معانی