آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴

    تب به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / tab /

    fever, febricity, feverishness, temperature, pyrexia

    fever

    febricity

    feverishness

    temperature

    pyrexia

    بالاتر بودن دمای بدن از حالت عادی

    تب خفیف

    low-grade fever

    تب نشانه‌ی بیماری است.

    Fever indicates illness.

    اسم
    فونتیک فارسی / tab /

    excitement, tizzy, agitation, craze, dither, frenzy

    excitement

    tizzy

    agitation

    craze

    dither

    frenzy

    هیجان، شور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    تب تماشاچیان

    excitement of the audience

    تب جوانی

    youth frenzy

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد تب

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    الم تاب‌ درد
    مترادف:
    شور وهیجان همگانی

    سوال‌های رایج تب

    تب به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «تب» در زبان انگلیسی به fever ترجمه می‌شود.

    تب واکنشی طبیعی و پیچیده از سوی بدن انسان است که معمولاً در پاسخ به وجود عوامل بیماری‌زا مانند ویروس‌ها، باکتری‌ها یا التهاب‌های داخلی پدید می‌آید. زمانی که سیستم ایمنی بدن با تهدیدی مواجه می‌شود، بخشی از مغز به نام هیپوتالاموس دمای طبیعی بدن را افزایش می‌دهد تا محیطی نامناسب برای رشد و فعالیت عوامل بیماری‌زا فراهم کند. به همین دلیل، تب اغلب نشانه‌ای از فعالیت و پویایی سیستم ایمنی بدن تلقی می‌شود، نه لزوماً علامتی منفی یا خطرناک.

    افزایش دمای بدن در حالت تب، اغلب با نشانه‌هایی مانند لرز، تعریق، احساس ضعف، بدن‌درد، و گاهی گیجی یا سردرد همراه است. بسته به شدت تب، دمای بدن ممکن است از حالت طبیعی ۳۷ درجه سانتی‌گراد فراتر رفته و در موارد شدید، حتی به ۴۰ درجه یا بیشتر برسد. تب می‌تواند نشانه‌ی بیماری‌هایی چون سرماخوردگی، آنفلوآنزا، عفونت‌های ویروسی یا باکتریایی، واکنش‌های التهابی، یا حتی شرایط مزمنی همچون بیماری‌های خودایمنی باشد. در کودکان، تب می‌تواند سریع‌تر ظاهر شود و گاهی نگرانی‌هایی جدی در پی داشته باشد، به‌ویژه اگر با بی‌حالی، کم‌اشتهایی یا تشنج همراه شود.

    از نظر علمی، تب همیشه نیاز به مداخله فوری ندارد. بسیاری از پزشکان بر این باورند که تب، در صورت کنترل‌شده‌بودن، به بدن کمک می‌کند تا روند دفاعی خود را مؤثرتر اجرا کند. بااین‌حال، در مواردی که تب بالا و پایدار باشد، یا در کنار آن علائم نگران‌کننده‌ای مانند بیهوشی، تنگی نفس یا بثورات پوستی مشاهده شود، مراجعه‌ی فوری به پزشک ضروری است. همچنین در افراد آسیب‌پذیر مانند نوزادان، سالمندان یا بیماران دارای نقص ایمنی، تب باید با دقت بیشتری بررسی و پیگیری شود.

    فراتر از وجه پزشکی، واژه‌ی تب در زبان فارسی کاربردهایی استعاری نیز دارد. در ادبیات و گفتار روزمره، «تب» گاه برای توصیف حالات هیجانی یا شور و اشتیاق‌های ناگهانی نیز به‌کار می‌رود؛ مانند «تب عشق»، «تب انتخابات» یا «تب خرید». در این موارد، تب نشانه‌ای از حرارت درونی، بی‌قراری یا شدت احساسات است که فرد یا جامعه را درگیر کرده است. این استفاده‌ی استعاری از تب، نشان‌دهنده‌ی نقش پررنگ آن در فرهنگ زبانی و بیان احساسات انسان است.

    تب نه‌تنها یکی از نشانه‌های بنیادین و قدیمی بیماری در طب است، بلکه بازتابی از تعامل پیچیده‌ی بدن و ذهن با شرایط بیرونی و درونی‌ست. فهم دقیق علل، نشانه‌ها و پیامدهای تب، می‌تواند به حفظ سلامت جسمی کمک کند؛ همان‌طور که درک جنبه‌های استعاری آن، ما را در شناخت هیجانات انسانی و تفسیر رفتارهای فردی و جمعی یاری می‌رساند. تب، هم در تن انسان جای دارد، و هم در زبان، فرهنگ و احساسات او.

    ارجاع به لغت تب

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تب

    لغات نزدیک تب

    • - تئوریسین
    • - تئوریک
    • - تب
    • - تب آفتی
    • - تب آور
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.