afraid, fearful, intimidated, frightened, scared, gun-shy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تولهسگ ترسیده در گوشهای واقواق کرد.
The scared puppy whimpered in the corner.
گربهی ترسیده هنگام طوفان زیر تخت پنهان شد.
The afraid cat hid under the bed during the storm.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ترسیده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترسیده