آخرین به‌روزرسانی:

ترک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tarak /

crevice, crack, flaw, rift, break, cleft, fission, split, fissure, leak, cleavage, chink

شکاف باریک

ترک در لوله

a break in the pipe

ترک یا شقاق مقعد

anal fissure

اسم
فونتیک فارسی / tarak /

abandonment, renunciation, breakaway, break, desertion, dereliction, defection, desistance, forsaking, giving up, leaving, renouncement, relinquishment, quitting

رهاسازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

ترک عادت مشکل است.

It is difficult to break a habit.

او از پیشنهاد ترک سیگار رنجیده شد.

He bridled at the suggestion of quitting smoking.

اسم
فونتیک فارسی / tark /

back, back seat, pillion, rear saddle

پشت وسیه‌ی نقلیه

ترک دوچرخه برای راحتی در هنگام سواری طولانی طراحی شده است.

The bike's rear saddle is designed for comfort during long rides.

او همیشه ترجیح می‌دهد در رانندگی‌های طولانی در ترک بنشیند.

She always prefers to sit in the back seat during long drives.

اسم
فونتیک فارسی / tark /

portion, patch

بخش‌های به‌هم دوخته‌شده‌ی پایین لباس

او یک ترک توری را برای لبه انتخاب کرد تا زیبایی را به طرح اضافه کند.

She chose a lace portion for the hem to add elegance to the design.

ترک لباس

the patch of the dress

اسم خاص صفت
فونتیک فارسی / tork /

Turk, Turkish, Turkic

اهل کشورها یا نواحی ترک‌زبان

او یک ترک ساکن فلسطین بود.

He was a Turk living in Palestine.

آن‌ها اولین تیم ترک بودند که در رقابت‌های جام حذفی قهرمان شدند.

They were the first Turkish team to win a major cup competition.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ترک

  1. مترادف:
    آذری ترک‌تبار ترک‌نژاد آذربایجانی
  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    ثلمه چاک درز رخنه سوراخ شکاف فاق منفذ
  1. مترادف:
    تروتازه مرطوب
  1. مترادف:
    نوعی‌حلوا
  1. مترادف:
    رها صرفنظر واگذاری واگذار ول
  1. مترادف:
    دست کشیدن هشتن
  1. مترادف:
    کلاه‌خود مغفر
  1. مترادف:
    سوار پشت سر

ارجاع به لغت ترک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترک

لغات نزدیک ترک

پیشنهاد بهبود معانی