distributive, divisional, dispersive, dispensatory
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ضمایر توزیعی
distributive pronouns
ساختار توضیعی شرکت امکان کارایی بیشتری را فراهم میکند.
The company's divisional structure allows for greater efficiency.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «توزیعی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توزیعی