آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تیمار کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / timaar kardan /

to groom, to nurse, to care for, to look after, to tend, to treat, to minister, to serve, to attend, to feed and curry

to groom

to nurse

to care for

to look after

to tend

to treat

to minister

to serve

to attend

to feed and curry

مراقبت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

پرستار با همدلی زیاد بیمارانش را تیمار می‌کند.

The nurse cares for her patients with great compassion.

تیمار کردن سالمندان نیاز به صبر و محبت دارد.

Looking after the elderly requires patience and compassion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تیمار کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
غم‌خواری کردن

ارجاع به لغت تیمار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تیمار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تیمار کردن

لغات نزدیک تیمار کردن

پیشنهاد بهبود معانی