forest, wood, jungle, woodland, timber, wild, timberland, copse, silv-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
درست در وسط جنگل
in the midmost part of the forest
کلبهای که تکوتنها در جنگل قرار داشت.
The hut stood alone in the forest.
فرودگاه در جنگل بزرگی احداث شده بود.
The airport had been carved out of a large forest.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جنگل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جنگل