فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

حرم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • زیارتگاه دینی
  • فونتیک فارسی

    haram
  • اسم
    shrine, sanctum
    • - روس‌ها حرم را به توپ بستند.

    • - The Russians cannonaded the shrine.
    • - دزدیدن شمع از حرم، حرمت‌‌شکنی است.

    • - Stealing candles from a shrine is a sacrilege.
  • حرمسرا
  • فونتیک فارسی

    haram
  • اسم
    harem, women's quarter
    • - حرم سلطان مکانی دنج بود که فقط زیباترین زنان پادشاهی اجازه‌ی اقامت در آنجا را داشتند.

    • - The sultan's harem was a secluded place where only the most beautiful women in the kingdom were allowed to stay.
    • - حرم با فرش‌های مجلل و پرده‌های رنگارنگ تزئین شده بود.

    • - The harem was adorned with luxurious rugs and colorful tapestries.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد حرم

ارجاع به لغت حرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حرم

لغات نزدیک حرم

پیشنهاد بهبود معانی