فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

حلیم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

هلیم، خوراک آش مانندی که شامل گوشت و گندم کوبیده است

فونتیک فارسی

halim
اسم

haleem

مامانم خوب حلیم می‌پزد

My mom is good at cooking Haleem

من حلیم را با شکر می‌خورم

I eat Haleem with sugar

شکیبا، سلیم، بردبار، صبور

فونتیک فارسی

halim
صفت

patient, forbearing, self-possessed, tolerant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

انسانی حلیم

patient human

قلبی حلیم

a forbearing heart

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حلیم

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    ناشکیبا ناصبور
  1. مترادف:
    بردبار رزین سلیم شکیبا صبور
    متضاد:
    پیه چربی

ارجاع به لغت حلیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حلیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حلیم

لغات نزدیک حلیم

پیشنهاد بهبود معانی