آخرین به‌روزرسانی:
خطه به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / khette /
ادبی territory, country, region, realm
territory
country
region
realm
سرزمین، قلمرو، کشور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پادشاهی قدیمی خطه‌ی خود را گسترش داد.
The ancient kingdom expanded its territory.
این خطه دارای تاریخ و فرهنگ غنی است.
The country has a rich history and culture.
مترادف و متضاد خطه
ارجاع به لغت خطه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خطه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خطه
لغات نزدیک خطه
- - خطوط هم راستا
- - خطوط هوایی
- - خطه
- - خطی
- - خطیب