sweet-smelling, perfumed, fragrant, aromatic, savory, scented, redolent, odorous, balmy, flowery
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گیاهان خوشبو
aromatic herbs
این چای که دم کردهاید، خوشبو است.
The tea you have brewed is aromatic.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خوشبو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوشبو