فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دادوستد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

معامله، خریدوفروش، بده‌و‌بستان

فونتیک فارسی

daadosetad
اسم

transaction, trade, deal, business, buying and selling, market, carrying on business, commerce, bargain, exchange, traffic, marketing, truck, dealing, negotiation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

دادوستدهای کشور نباید بیشتر بر پایه‌ی نفت باشد.

the country's transactions should not be mostly about petroleum

داد‌و‌ستد بازرگانی

commercial transaction

نمونه‌جمله‌های بیشتر

داد‌و‌ستد بورس

stock exchange transaction

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دادوستد

  1. مترادف:
    بازرگانی بیع تجارت خریدوفروش سودا مبادله مبیع معامله معامله‌گری

ارجاع به لغت دادوستد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دادوستد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دادوستد

لغات نزدیک دادوستد

پیشنهاد بهبود معانی