girlish, daughterly, girlishly, maidenly, pertaining to girls
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او خندهی دخترانهای دارد که همیشه باعث لبخند زدن مردم میشود.
She has a girlish giggle that always makes people smile.
جذابیت دخترانهاش باعث میشد همه احساس راحتی کنند.
Her daughterly charm made everyone feel comfortable.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دخترانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دخترانه