آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴

    دخترعمه به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / dokhtar 'amme /

    cousin, paternal aunt's cousin

    cousin

    paternal aunt's cousin

    فرزند مونث عمه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    دخترعمه‌ام بهترین دوست و رازدار من است.

    My cousin is my closest friend and confidant.

    ماه آینده به دیدن دخترعمه‌ام در نیویورک می‌روم.

    I am going to visit my cousin in New York City next month.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج دخترعمه

    دخترعمه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «دخترعمه» در زبان انگلیسی به maternal cousin یا به‌صورت دقیق‌تر female cousin on the mother’s side ترجمه می‌شود.

    البته در زبان انگلیسی معمولاً واژه‌ی cousin برای همه‌ی فرزندان عمو، عمه، دایی و خاله (بدون اشاره به جنسیت یا طرف مادری/پدری) استفاده می‌شود، اما در صورت نیاز به مشخص‌سازی، از ترکیب‌هایی مانند female cousin و on the mother’s side استفاده می‌شود.

    «دخترعمه» در ساختار خانواده‌های فارسی‌زبان جایگاه ویژه‌ای دارد. واژه‌ای است که نه‌تنها پیوند خونی را نشان می‌دهد، بلکه بار عاطفی، فرهنگی و گاه اجتماعی خاصی نیز با خود دارد. در فرهنگ‌های سنتی ایرانی، روابط خانوادگی به‌مراتب صمیمی‌تر و پیوسته‌تر از بسیاری از جوامع غربی است، و از این رو «دخترعمه» معمولاً فقط یک عنوان نسبی نیست؛ بلکه شخصیتی است که در بسیاری از مناسبات خانوادگی حضور فعال دارد.

    از منظر واژگانی، ترکیب «دخترعمه» شامل «دختر» به معنای فرزند مؤنث و «عمه» به معنای خواهر پدر است. بنابراین، «دخترعمه» به زنی اطلاق می‌شود که فرزند مؤنث عمه‌ی فرد گوینده باشد. این رابطه خانوادگی معمولاً در سنت‌های خانوادگی نقش مهمی ایفا می‌کند؛ به‌ویژه در جوامعی که روابط فامیلی همچنان نقش محوری دارند.

    در ادبیات غیررسمی و حتی برخی متون داستانی یا محاوره‌ای، «دخترعمه» گاه فراتر از یک رابطه‌ی فامیلی صرف مطرح می‌شود. شخصیت‌هایی با عنوان دخترعمه ممکن است به عنوان همراه دوران کودکی، هم‌بازی، یا حتی گاهی در داستان‌های عاشقانه سنتی به تصویر کشیده شوند. این نشان می‌دهد که این نوع روابط فامیلی می‌تواند بستری برای شکل‌گیری ارتباطات عاطفی عمیق باشد، به‌ویژه در فرهنگ‌هایی که فرزندان فامیل با یکدیگر بزرگ می‌شوند و خاطرات مشترک دارند.

    از منظر اجتماعی، رابطه با دخترعمه می‌تواند الگویی از احترام متقابل، همکاری خانوادگی، و گاه حتی مشارکت در مناسبت‌های فرهنگی و سنتی باشد. در برخی خانواده‌ها، دخترعمه‌ها مانند خواهر تلقی می‌شوند و در تربیت، مشورت، و حتی حل‌وفصل اختلافات خانوادگی نقش دارند. این پیوندها باعث می‌شود که مفهوم «خانواده» در فرهنگ ایرانی بسیار فراتر از خانواده‌ی هسته‌ای تعریف شود.

    با وجود جهانی شدن و کاهش شدت روابط فامیلی در بسیاری از شهرها، واژه‌ی «دخترعمه» همچنان بار عاطفی خاصی دارد. گاهی یادآور خاطرات گذشته، گاهی نشانه‌ای از یک پیوند خانوادگی قوی، و گاهی صرفاً بخشی از هویت خانوادگی فرد است. درک عمیق چنین واژگانی نه‌تنها به فهم ساختارهای زبانی کمک می‌کند، بلکه درک بهتری از فرهنگ و روابط انسانی در جوامع گوناگون نیز به همراه دارد.

    ارجاع به لغت دخترعمه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دخترعمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دخترعمه

    لغات نزدیک دخترعمه

    • - دخترخواهر
    • - دخترزا
    • - دخترعمه
    • - دخترک
    • - دخترک گستاخ
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.