فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

درمان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مداوا، معالجه
  • فونتیک فارسی

    darmaan
  • اسم
    remedy, cure, treatment, therapy, -pathy, -iatry, -iatrics
    • - این بیماری درمان ندارد.

    • - There is no cure for this disease.
    • - او در بیمارستان تحت درمان است.

    • - He is receiving hospital treatment.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد درمان

ارجاع به لغت درمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/درمان

پیشنهاد بهبود معانی