امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

درمان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مداوا، معالجه

فونتیک فارسی

darmaan
اسم
remedy, cure, treatment, therapy, -pathy, -iatry, -iatrics

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- این بیماری درمان ندارد.

- There is no cure for this disease.

- او در بیمارستان تحت درمان است.

- He is receiving hospital treatment.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد درمان

  1. مترادف:
    تداوی چاره درمان دوا شفا علاج مداوا معالجه

ارجاع به لغت درمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/درمان

لغات نزدیک درمان

پیشنهاد بهبود معانی