آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴

    درمان به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / darmaan /

    remedy, cure, treatment, therapy, -pathy, -iatry, -iatrics

    remedy

    cure

    treatment

    therapy

    -pathy

    -iatry

    -iatrics

    مداوا، معالجه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    این بیماری درمان ندارد.

    There is no cure for this disease.

    او در بیمارستان تحت درمان است.

    He is receiving hospital treatment.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد درمان

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تداوی چاره درمان دوا شفا علاج مداوا معالجه

    سوال‌های رایج درمان

    درمان به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «درمان» در زبان انگلیسی به treatment ترجمه می‌شود.

    درمان، مفهومی بنیادی در دانش پزشکی و بهداشت است که به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که برای بهبود، کاهش یا ریشه‌کن کردن بیماری یا ناراحتی در انسان یا حیوان به کار می‌روند. هدف اصلی درمان، بازگرداندن سلامت جسمی یا روانی بیمار به وضعیت مطلوب یا حداقل پایدار نگه‌داشتن شرایط اوست. این فرآیند می‌تواند بسته به نوع بیماری یا آسیب، شامل مداخلات دارویی، جراحی، فیزیوتراپی، روان‌درمانی، یا حتی تغییر سبک زندگی باشد.

    درمان از نظر علمی به دو دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شود: درمان علّی و درمان علامتی. در درمان علّی تلاش می‌شود علت ریشه‌ای بیماری شناسایی و حذف شود، مانند از بین بردن یک عفونت با آنتی‌بیوتیک. اما در درمان علامتی، هدف کنترل نشانه‌های بیماری‌ست تا وضعیت بیمار بهبود یابد، حتی اگر علت اصلی بیماری باقی بماند. هر دو نوع درمان در پزشکی مدرن اهمیت دارند و بسته به نوع بیماری، ترکیبی از آن‌ها به کار گرفته می‌شود.

    پیشرفت علم، نقش چشمگیری در تحول روش‌های درمانی ایفا کرده است. با ورود فناوری‌های نوین مانند تصویربرداری پزشکی، ژنتیک، نانوپزشکی و هوش مصنوعی، درمان‌ها امروز دقیق‌تر، شخصی‌سازی‌شده‌تر و اثربخش‌تر از گذشته شده‌اند. علاوه بر این، نقش درمان‌های مکمل و جایگزین مانند طب سنتی، طب سوزنی یا مدیتیشن نیز به عنوان روش‌های پشتیبان در بهبود کیفیت زندگی بیمار، در برخی جوامع مورد توجه قرار گرفته است، البته به شرطی که مبتنی بر شواهد علمی باشند.

    در کنار جنبه‌های فنی، بُعد انسانی درمان نیز اهمیت فراوانی دارد. رابطه‌ی میان پزشک و بیمار، اعتماد، آرامش روانی، و حس حمایت نقش مهمی در روند بهبودی ایفا می‌کنند. بیمارانی که احساس می‌کنند شنیده می‌شوند و در فرآیند درمان مشارکت دارند، معمولاً پاسخ بهتری به درمان می‌دهند. به همین دلیل است که امروزه مفهوم "درمان کل‌نگر" یا holistic treatment که به تمامی ابعاد وجودی انسان توجه دارد، در حال گسترش است.

    درمان فقط مجموعه‌ای از مداخلات پزشکی نیست، بلکه فرآیندی پیچیده، چندبعدی و انسانی‌ست که هدف نهایی آن، بازگرداندن تعادل، آسایش و کیفیت به زندگی فرد است. چه در حوزه‌ی جسم و چه در عرصه‌ی روان، درمان نماد امید، پیگیری و تحول است؛ فرایندی که نیازمند علم، تخصص، دلسوزی و مشارکت فعال بیمار و درمانگر می‌باشد.

    ارجاع به لغت درمان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «درمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درمان

    لغات نزدیک درمان

    • - درم
    • - درم سرا
    • - درمان
    • - درمان آموزی عملی
    • - درمان از طریق گندزدایی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.