فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دلتنگ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

غمگین، اندوهگین

فونتیک فارسی

deltang
صفت

lonely, lonesome, heavy-hearted, nostalgic, depressed, homesick, cheerless, down

بیمار و دلتنگ وطن

sick and lonely for home

آن‌قدر دلتنگ مادرم شده بودم که در خواب گریه می‌کردم.

I was so lonesome for my mother that I cried in my sleep.

(مکان) تنگ، ناراحت، ناخوشایند

فونتیک فارسی

deltang
صفت

gloomy, small and dark

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

هوای بیرون دلتنگ و ابری بود.

The weather outside was gloomy and overcast.

خانه‌ی متروکه از بیرون دلتنگ و گرفته به نظر می‌رسید.

The old abandoned house looked gloomy and eerie from the outside.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دلتنگ

  1. مترادف:
    آزرده آزرده‌دل افسرده اندوهناک اندوهگین پژمرده غمگین گرفته مضطرب مکدر ملول
    متضاد:
    دلخوش گشاده‌دل

ارجاع به لغت دلتنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دلتنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دلتنگ

لغات نزدیک دلتنگ

پیشنهاد بهبود معانی