آخرین به‌روزرسانی:

دهان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دهن

فونتیک فارسی

dahaan
اسم

mouth, kisser, puss, muzzle, ostium, jaws, -stomat

دهان لق آن پسر ممکن بود همه‌شان را گرفتار کند.

The boy's big mouth could get them all in trouble.

او به‌سمت جلو خم شد تا نگاهی بهتر به دهان او بیندازد.

He leaned in closer to get a better look at her kisser.

دهانه

فونتیک فارسی

dahaan
اسم

orifice, opening, hole, outlet, vent, vent hole, entrance

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دهان کوچکی در سنگ اجازه می‌داد نور به داخل بتابد.

The small opening in the rock allowed light to shine through.

دهان برای حفظ جریان هوا در سیستم بسیار مهم بود.

The vent hole was crucial for maintaining airflow in the system.

نان‌خور

فونتیک فارسی

dahaan
اسم

dependent

دهان بودن می‌تواند گاهی آزادی شخصی را محدود کند.

Being a dependent can sometimes limit personal freedom.

وضعیت دهان خانواده برنامه‌ریزی مالی را دشوارتر کرد.

The dependent status of the family made budgeting more difficult.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دهان

  1. مترادف:
    دهن فم

سوال‌های رایج دهان

دهان به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «دهان» در زبان انگلیسی mouth است.

دهان یکی از اصلی‌ترین اندام‌های بدن انسان و بسیاری از جانوران است که نقش بسیار مهمی در عملکردهای حیاتی مانند غذا خوردن، صحبت کردن، تنفس و حتی بروز احساسات دارد. این اندام در جلوی صورت قرار دارد و شامل اجزایی چون لب‌ها، زبان، دندان‌ها، لثه‌ها و کام می‌شود.

از نظر بیولوژیکی، دهان نقطه‌ی آغاز دستگاه گوارش است. هنگام خوردن غذا، دندان‌ها مسئول خرد کردن آن هستند و بزاق ترشح‌شده توسط غدد بزاقی به نرم شدن و آغاز فرآیند هضم کمک می‌کند. زبان نیز با حرکت دادن غذا و چشیدن طعم‌ها، نقش کلیدی در این فرآیند دارد. پس از جویدن، غذا از طریق گلو وارد مری و سپس معده می‌شود.

دهان همچنین در ارتباطات انسانی نقش حیاتی دارد. تولید صدا و گفتار بدون دهان ممکن نیست؛ حرکت دقیق لب‌ها، زبان و حتی دندان‌ها در شکل‌گیری آواها تأثیر دارد. به همین دلیل، سلامت دهان و دندان برای تلفظ صحیح و برقراری ارتباط مؤثر ضروری است.

از نظر فرهنگی و اجتماعی، دهان نمادهای مختلفی دارد. در بسیاری از فرهنگ‌ها، «دهان بسته نگه داشتن» به معنای راز نگه‌داشتن یا احترام گذاشتن است و «دهان گشودن» می‌تواند نشان‌دهنده‌ی جرأت، صداقت یا گاهی بی‌احتیاطی باشد. دهان همچنین محل بروز احساساتی مانند لبخند (شادی)، اخم (ناراحتی)، یا فریاد (خشم) است و از این طریق، در برقراری ارتباط‌های غیرکلامی نیز مؤثر است.

در بهداشت فردی، مراقبت از دهان از اهمیت بالایی برخوردار است. مسواک زدن، استفاده از نخ دندان و مراجعه منظم به دندان‌پزشک، برای جلوگیری از مشکلاتی مانند پوسیدگی دندان، التهاب لثه یا بوی بد دهان بسیار ضروری هستند. سلامت دهان نه‌تنها بر زیبایی چهره تأثیر می‌گذارد، بلکه با سلامت کلی بدن نیز در ارتباط است.

ارجاع به لغت دهان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دهان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دهان

لغات نزدیک دهان

پیشنهاد بهبود معانی