شیمی melting, melt, fuse, dissolution, liquefaction, ablation, smelting
melting
melt
fuse
dissolution
liquefaction
ablation
smelting
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تانتالم نقطهی ذوب بالایی دارد.
Ta has a high melting point.
کورهی ذوب فلزات
a smelting furnace
شکل درست و معیار «ذوب» است. «ذوب» به معنای تبدیل جامد به مایع بهواسطهی گرما است و در زبان فارسی به همین صورت نوشته و استفاده میشود.
شکل «زوب» نادرست است و در زبان فارسی معیار پذیرفته نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ذوب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ذوب