آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴

    رنگ به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / rang /

    colour, color, hue, shade, tone, tint, tinct, tinge, tincture, chroma, chrome-, chromato-, cast

    colour

    color

    hue

    shade

    tone

    tint

    tinct

    tinge

    tincture

    chroma

    chrome-

    chromato-

    cast

    فام

    به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است.

    Anywhere you go, the sky is the same color.

    رنگ گل‌ها با رنگ رومیزی و ظرف‌ها آمیزه‌ی زیبایی به‌ وجود آورده بود.

    The colour of the flowers blended beautifully with the tablecloth and the dishes.

    اسم
    فونتیک فارسی / rang /

    paint, pigment, coloring, dye, stain, colorant, dyestuff

    paint

    pigment

    coloring

    dye

    stain

    colorant

    dyestuff

    رنگ, paint, pigment, coloring, dye, stain, colorant, dyestuff
    ماده‌ای برای رنگ کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    پخش کردن یکنواخت رنگ بر روی کاغذ

    distributing the paint evenly over the paper

    او با احتیاط رنگ‌ها را ترکیب کرد تا رنگ مناسبی بدست آورد.

    He carefully mixed the coloring to achieve the perfect shade.

    اسم
    فونتیک فارسی / rang /

    trick, trickery

    trick

    trickery

    مکر

    او به‌خاطر رنگ‌های هوشمندانه و طرح‌های فریبنده‌اش معروف بود.

    He was known for his clever tricks and deceitful schemes.

    رنگ او به ضرر قابل توجهی برای شرکت منجر شد.

    Her trickery led to a significant loss for the company.

    اسم
    فونتیک فارسی / rang /

    make-up, facial, coloration, complexion, physical beauty

    make-up

    facial

    coloration

    complexion

    physical beauty

    رنگ کردن چهره

    رنگی که او استفاده کرد، درخششی طبیعی به او داد.

    The make-up she used gave her a natural glow.

    رنگ خوب می‌تواند تفاوت قابل توجهی در یک عکس ایجاد کند.

    A good coloration can make a significant difference in a photo.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد رنگ

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    صبغه فام گون لون
    مترادف:
    حیله مکر
    مترادف:
    طرح نقش نقشه

    ارجاع به لغت رنگ

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «رنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رنگ

    لغات نزدیک رنگ

    • - رندیدن چوب
    • - رنسانس
    • - رنگ
    • - رنگ آبی مایل به ارغوانی
    • - رنگ آرایی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.