aged, elder, elderly, ancient, aging, old, oldster, up in years, past one's prime
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زن سالمند
an old woman
خانهی سالمندان
retirement home, old people's home
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سالمند» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سالمند