آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

    سو به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / soo /

    direction, azimuth, orientation, flank, way

    direction

    azimuth

    orientation

    flank

    way

    طرف، جانب

    از هر سو گل و درخت دیده میشد.

    Flowers and trees could be seen all around.

    مشکلات جدی از هر سو به او روی آوردند.

    Serious problems assailed him from every direction.

    اسم
    فونتیک فارسی / soo /

    ray, light, ability to see

    ray

    light

    ability to see

    روشنایی، نور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    چشم کم‌سو

    poor eyesight

    سوی چشم

    sight

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سو

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    جانب جهت راستا زی نزد کنار سمت سون سوی صوب طرف قبل گوشه وجه
    مترادف:
    پرتو روشنایی نور
    مترادف:
    سود منفعت نفع
    مترادف:
    خیال گمان
    مترادف:
    توان بینایی دید

    سوال‌های رایج سو

    سو به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «سو» در زبان انگلیسی به direction ترجمه می‌شود.

    «سو» واژه‌ای کهن و شاعرانه در زبان فارسی است که به معنای جهت، سمت یا سوی حرکت به‌کار می‌رود. این واژه معمولاً در متون ادبی، شعر کلاسیک، و نثر فاخر دیده می‌شود و در زبان محاوره جای خود را به واژگانی چون "جهت" یا "طرف" داده است. با این حال، «سو» همچنان بار معنایی خاصی دارد که به آن حالتی خیال‌انگیز، فلسفی یا حتی عرفانی می‌بخشد و اغلب حامل مفاهیمی فراتر از جهت فیزیکی است.

    در ادبیات فارسی، «سو» همواره عنصری نمادین بوده است. شاعر وقتی از «سو» سخن می‌گوید، تنها به یک جهت جغرافیایی اشاره نمی‌کند، بلکه مقصدی ذهنی، قلبی یا روحی را ترسیم می‌کند. برای مثال، وقتی می‌گویند «به آن سو رفت»، منظور می‌تواند نه‌فقط حرکت به‌سوی مکانی دیگر، بلکه گذر به مرحله‌ای تازه از تجربه، معنا یا معرفت باشد. این کاربرد استعاری «سو»، به آن عمقی فلسفی و هنری می‌بخشد که در واژگان معادل دیگر کمتر دیده می‌شود.

    در زبان فارسی کهن و متون کلاسیک، ترکیباتی چون «آن سو»، «این سو» و «هر سو» بسیار رایج بوده‌اند. این ترکیبات اغلب در شعر حافظ، مولوی، سعدی و خیام دیده می‌شوند، جایی‌که جهت‌گیری‌های فیزیکی با مفاهیم انتزاعی مانند حق، عشق، معنا، رهایی یا فنا پیوند می‌خورند. در این آثار، واژه‌ی «سو» راهی برای پیوند دادن امر محسوس با امر نامحسوس است؛ پلی میان عالم ظاهر و عالم معنا.

    از منظر زبان‌شناسی، واژه‌ی «سو» گرچه تک‌هجایی و ساده به‌نظر می‌رسد، اما قدرت بالایی در ایجاد ایجاز، آهنگ و تعادل در جمله دارد. شاعران ایرانی برای حفظ وزن و موسیقی شعر، از این واژه در جایگاه‌های مهمی استفاده کرده‌اند. این ایجاز در عین حفظ بار معنایی، واژه را به یکی از عناصر پرکاربرد و پرظرافت زبان فارسی بدل کرده است.

    «سو» را نمی‌توان صرفاً معادلی برای «جهت» یا «سمت» دانست. این واژه، حامل تجربه‌ی زبانی و فرهنگی ایرانی است که طی قرن‌ها، معنای آن از یک نشانه‌ی فیزیکی به رمزگان معنوی و احساسی گسترش یافته است. هرجا که سخن از مقصدی ناپیدا، اشتیاقی درونی، یا حرکتی رازآلود باشد، «سو» حضوری ظریف و پرمفهوم دارد.

    ارجاع به لغت سو

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سو

    لغات نزدیک سو

    • - سنی
    • - سنین
    • - سو
    • - سو زدن
    • - سو گرایی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.