to whistle, to tootle, to toot, to blow a whistle, to buzz
to whistle
to tootle
to toot
to blow a whistle
to buzz
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آهنگی را سوت زدن
to whistle a tune
داور سوت زد و پایان مسابقه را اعلام کرد.
The referee blew his whistle, signaling the end of the game.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سوت زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوت زدن