آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سوت زدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم فعل متعدی
فونتیک فارسی / soot zadan /

to whistle, to tootle, to toot, to blow a whistle, to buzz

to whistle

to tootle

to toot

to blow a whistle

to buzz

در سوت دمیدن، با دهان صدای سوت درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

آهنگی را سوت زدن

to whistle a tune

داور سوت زد و پایان مسابقه را اعلام کرد.

The referee blew his whistle, signaling the end of the game.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوت زدن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
سوت کشیدن سوت به صدا درآوردن در سوت دمیدن
مترادف:
داوری مسابقات کردن
مترادف:

ارجاع به لغت سوت زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوت زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوت زدن

لغات نزدیک سوت زدن

پیشنهاد بهبود معانی