آخرین به‌روزرسانی:

سپه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم مخفف
فونتیک فارسی / sepah /

army, corps, host, troops, legion

سپاه، قشون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

فرمانده سپه آن‌ها یک زن بلندقامت بود.

The commander of their troops was a tall woman.

سپه دشمن

the enemy troops

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سپه

  1. مترادف:
    جند خیل سپاه فوج لشکر

ارجاع به لغت سپه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سپه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سپه

لغات نزدیک سپه

پیشنهاد بهبود معانی